بیلان-حجت صالحی: کابینه حسن روحانی در حالی نیمه نخست امسال را پشت سر گذاشت که بیش از هر زمان دیگری در معرض انتقادات تند و تیز مخالفان خود قرار داشت. در عین حال، انتقادات نیز در این شش ماه گذشته بیش از هر زمان و هر دولت دیگری رنگِ اقتصادی به خود گرفته است. فیشهای نجومی، قراردادهای نفتی و رکود و تعطیلی کارخانهها از جمله کانونهای اصلی انتقادات در ماههای اخیر بودهاند. اما این هنوز به معنای پایان مخالفتها نیست. بحث درباره پیوستن ایران به اتحادیه بینالمللی FATF در هفتههای پایانی تابستان جبهه تازهای را در انتقاد به دولت روحانی گشود. حجم انتقادات در این باره به یک باره چندان فزونی یافت که روزهای زیادی به تیتر یک روزنامهها و رسانهها تبدیل شد. سعید لیلاز، اقتصاددان و روزنامهنگار، در گفتوگو با «بیلان» این مخالفتها را چندان جدی نمیبیند و معتقد است مخالفان دولت، مخالفخوانی را حرفه خود قرار دادهاند.
در هفتههای گذشته بحثهای فراوان و دامنهداری درباره پیوستن ایران به اتحادیه بینالمللی FATF در میان موافقان و مخالفان دولت روحانی درگرفته است. چنان که گاهی به نظر میرسد اصل مساله در سایه اختلافات سیاسی فراموش شده و مشخص نیست طرفین درباره چه موضوعی صحبت میکنند. داستان پیوستن ایران به این اتحادیه واقعا از چه قرار است و چرا اینقدر در کشورمان بحثبرانگیز شده است؟
راجع به موضوع اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی(FATF) نباید بر مبنای میزان و شدت مخالفهایی که مخالفان دولت یازدهم و سروصداهایی که درباره این موضوع به راه انداختهاند، قضاوت کنیم. به دلیل اینکه این افراد نه تنها درباره پیوستن به FATF، بلکه راجع به هر موضوعی مخالفت خود را اعلام میکنند. مخالفتها امروز به رویهای ثابت در جریان راستگرا، مخالف دولت و به ویژه طیفهای رادیکال تبدیل شده است. این افراد وقتی که تورم در دولت دهم در بازهای حدود 45 تا 60 درصد نوسان داشت، کاملا ساکت بودند و انتقادی مطرح نمیکردند، اما وقتی دولت روحانی بعد از 25 سال موفق به تکرقمی کردن تورم میشود، در کمال ناباوری راجع به این موضوع نیز انتقاد دارند. بنابراین وقتی این افراد به کاهش تورم و تکرقمی شدن آن نیز انتقاد دارند، ممکن است به ترک دیوار هم ایراد بگیرند. با این حساب، به نظر میرسد انتقادات این گروه برای بهبود وضع موجود نیست و آنها مخالفت را به عنوان حرفه خود برگزیدهاند. در نتیجه، ما بدون اینکه به مخالفت این مخالفان کاری داشته باشیم، میتوانیم درباره اتحادیه FATF داوری کنیم. FATF اتحادیهای است که در زمینه مبارزه با پولشویی بین تمام کشورهای جهان تشکیل شده و بیشتر کشورهای دنیا و تقریبا تمام اقتصادهای بزرگ دنیا عضو آن هستند.
آیا درست است که تنها ایران و کره شمالی عضو این سازمان نیستند؟
درست این است که بگوییم: تا چند سال پیش این دو کشور در فهرست سیاه این اتحادیه قرار داشتند. قرار گرفتن در این فهرست تبعات زیادی به دنبال داشت؛ از جمله این که شبکه مالی و بانکی جهانی در مورد معامله با شرکتهای مورد تایید بینالمللی همکاری نمیکرد.
با این همه، پیوستن به FATF مخالفان بسیاری در داخل کشور دارد و موضعگیریهای گستردهای در مقابل آن انجام شده است. با توجه به این مخالفتهای گسترده اساسا چه ضرورتی دارد که ایران به چنین اتحادیهای بپیوندد و چرا این موضوع در حال حاضر اینقدر ضرورت پیدا کرده است؟
ایران از سال 1386 یعنی در دولت آقای احمدی نژاد تقاضا و تلاش کرد تا از فهرست سیاه FATF خارج شود و به عضویت این اتحادیه دربیاید. قانون مبارزه با پولشویی مصوب سال 86 بوده و لایحهای است که دولت آقای احمدی نژاد تحویل مجلس نهم داد. در نتیجه عضویت در اتحادیه FATF در مجلس نهم اصولگرا تصویب شد و این موضوع ربطی به دولت روحانی ندارد، اما ماهیت و روح حاکم بر این معاهده در اتحادیه FATF مبارزه با پولشویی است. به طور کلی کشورهای عضو باید در مبارزه با پولشویی و همینطور موسسات و شرکتهای تحت تحریم سازمان ملل با یکدیگر همکاری کنند. این عضویت کاملا اختیاری است و پذیرفتن آن به هیچ وجه به معنی یک حرکت یکطرفه و برگشتناپذیر نیست. اینطور نیست که قطعا باید عضو این اتحادیه باشیم، یا اگر روزی عضو شدیم، دیگر نتوانیم از آن خارج شویم. بنابراین هیچ اجباری در اینکه حتما ما باید در آن عضو شویم نیست و همه کشورهای جهان هر زمانی که دلشان بخواهد میتوانند عضو این اتحادیه شوند یا از آن بیرون بیایند. در رابطه با ایران، همین امروز دولت و حکومت جمهوری اسلامی میتواند از این اتحادیه خارج شود، اما به دلایلی که کاملا روشن است، این تصمیم فقط تصمیم دولت است، بلکه تنها به تصمیم نظام مربوط میشود. نظام باید تصمیم بگیرد که عضو اتحادیه FATF بماند و از مزایای عضویت درآن بهرهمند شود. درست است که عضویت در این اتحادیه کاملا اختیاری است، اما اعضای دیگر FATF مختار هستند که با شبکه بانکی شما کار کنند یا خیر؟
یکی از مهمترین انتقاداتی که مخالفان دولت مطرح میکنند، این است که ایران با پیوستن به این سازمان ناچار است از موضع حمایتی خود در قبال گروههای مقاومت دست بکشد. شما این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید؟
ببینید؛ به نظرم سروصدایی که درباره شرکتهای وابسته به سپاه و اینکه بانکهای ایرانی در صحنه بینالمللی به آنها سرویس نمیدادند، به هیچ وجه موضوع مهمی تلقی نمیشود. موضوع از این قرار است که اساسا عضویت در اتحادیه FATF به هیچ عنوان به بنیه دفاعی کشور مربوط نمیشود. این اتحادیه کوچکترین دسترسی به ایران ندارد و کمترین آسیبی به بنیه دفاعی ما نمیزند. به طور کلی، باید در نظر داشته باشیم که اساس تامین منابع مالی لازم برای تقویت بنیه دفاعی ایران به هیچ وجه از طریق شبکه بانکی رسمی و بینالمللی انجام نمیگیرد؛ چراکه این اقدام مکانیزمهای خاص خود را دارد. همچنین شرکتهای وابسته به مسائل دفاعی نیز میتوانند از طریق بانکهای دیگری مسائل و حوائج خود را برطرف کنند و هیچ مشکلی در این زمینه برای آنها پیش نمیآید. در عین حال این را باید در نظر داشته باشیم که نه فقط اتحادیه بینالمللی مبارزه با پولشویی FATF، بلکه سایر نهادهای بین المللی نیز با جمهوری اسلامی ایران برخورد دوگانه دارند، در حالی که ما عضو آن سازمانها و نهادها نیز هستیم و همیشه مطابق میل آنها عمل نمیکنیم. ما این مساله را قبول داریم و نباید آن را نادیده بگیریم. در عین حال که عربستان سعودی از گروههای تروریستی مخلوق خود حمایت میکند، ترکیه، روسیه و ایالات متحده آمریکا گروههای تروریستی خاص خود را دارند و قطر به عنوان یکی از حامیان اصلی تروریسم در خاورمیانه است، اما این اتحادیه فقط از ایران درخواست دارد که با شرکتها و موسسات نظامی مبارزه کند که ناشی از یک برخورد دوگانه است. جمهوری اسلامی نیز با علم به اینکه امکان برخورد دوگانه وجود دارد، این معاهدات را امضا میکند. ما هستیم که تصمیم میگیریم در صورت پیوستن به FATF میخواهیم عضو آن بمانیم یا نمیخواهیم؟
برخی گزارشهای مخالفان دولت حکایت از آن دارد که هیچیک از کشورهای خاورمیانه عضو FATF نیستند. با این تفاسیر، چه تاکیدی وجود دارد که تنها در میان کشورهای خاورمیانه بخواهیم به این اتحادیه بینالمللی بپیوندیم؟
کشورهای خاورمیانهای که عضو FATF نیستند، در عین اینکه خودشان کارنامه نادرخشانی در زمینه دموکراسی، حقوق بشر و گروههای تروریستی دارند، هیچکدام تحت فشار قرار ندارند. هیچ شرکتی در عربستان سعودی جزو فهرست تحریم سازمان ملل، ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا نبوده و نیست. این مساله ایران و کره شمالی است که مورد توجه این کشورهاست. به دلیل اینکه این دو کشور توسط نظم بینالمللی موجود تحت فشار قرار دارند، تمرکز بیشتری درباره مبارزه با پولشویی و گزارش دادن به نهادهای قدرتمند در صحنه بینالمللی درباره عملکرد مالی این کشور وجود دارد. بنابراین ایران هم اگر بخواهد میتواند عضو این اتحادیه بشود. اگر هم نخواهد، طبیعی است که کسی ما را اجبار نکرده است که حتما باید عضو FATF شویم، اما اگر عضو این نهادها نشویم، شرکتها و بانکهای ما که در فهرست تحریمها قرار دارند، از خدمات بانکی و بینالمللی در زمینههای مختلف محروم میمانند.
بحثهایی هم درباره خودتحریمی نهادهای انقلابی در کشور در سایه پیوستن ایران به FATF درگرفته است. این موضوع چقدر واقعیت دارد؟
به هیچ وجه اینطور نیست. نهادهای انقلابی کشور در دو شاخه فعالیت میکنند. شاخههایی که مربوط به فعالیت اقتصادی روزمینی میشود، هیچ مشکلی ندارد. آنها نیز با بانکهای بین المللی به روش خودشان میتوانند کار کنند. در داخل نیز بانکها و موسسات مالی اجازه ندارند این نهادها را تحریم کنند. در حوزههای مربوط به مسائل نظامی، خریدهای تسلیحاتی یا نقل و انتقالات پولی که مربوط به موضوعات امنیتی است، از شیوههای مرسوم بینالمللی مانند شرکتهای تجاری استفاده نمیکنند که آسیبپذیر باشند. اگر اینطور بود که جمهوری اسلامی از نظر نظامی به قدرت نظامی امروز نمیرسید. بنابراین مسائل نظامی و بنیه دفاعی به کلی از این ماجرا مبرا هستند و هیچگونه خودتحریمی در صحنه داخلی وجود ندارد. تنها شرکتهایی که تحت تحریمهای بینالمللی هستند، ممکن است نتوانند از خدمات بینالمللی بعضی بانکهای ایرانی بهرهمند شوند، اما میتوانند به بانک دیگری مراجعه و از خدمات آن استفاده کنند.
با توجه به بحثهایی که درگرفته، از نظر شما سرانجام پیوستن ایران به FATF چه خواهد شد؟
ضمن اینکه نگرانیهای مخالفان در رابطه با برخورد دوگانهای را که کشورهای آمریکایی و اروپایی در قبال ایران دارند، میپذیریم، اما به هر حال ما چارهای دیگر نداریم؛ یا باید مانند کره شمالی از کلیه اتحادیهها، سازمانها و مجامع جهانی خارج شویم که درباره ایران غیرممکن است، یا اینکه با این نهادها همکاری کنیم. متاسفانه راه سومی وجود ندارد. غیرممکن است ایران بتواند مانند کره شمالی اقتصاد خود را ببندد و از همه نهادهای بینالمللی و سازمانهای جهانی خارج شود. بنابراین گریزی از پیوستن به نهادها و اتحادیههای بینالمللیای همچون FATF وجود ندارد.